تا روان نویس را در دست گرفتم، ذوب شد... و بر روی کاغذ شکلی عجیب به خود گرفت! . . . دستِ چپم جوهری شد ...به رنگِ بنفش اثر انگشتانم بر روی کاغذی با خطهای آبی ماند... . . . تا همیشه... . . . انگار که من هم ذوب شده باشم و... متن از خودم
تا روان نویس را در دست گرفتم، ذوب شد...
و بر روی کاغذ شکلی عجیب به خود گرفت!
.
دستِ چپم جوهری شد ...به رنگِ بنفش
اثر انگشتانم بر روی کاغذی با خطهای آبی ماند...
تا همیشه...
انگار که من هم ذوب شده باشم
و...
متن از خودم
چه خوب نوشتی!:):*
چه خوب نوشتی...:)اون نا شناس منما:*:*دوستت دارم...
aksesh ye joori bahale :D
خیلی قشنگ نوشته . ولی من 4 دقیقه به عکس نیگا میکردم . خیلی جالبه
و تو به رنگِ بنفشیبا خطوطِ آبی!
اون تیکه ی و ... متن از خودم اوج نوشتت بودآری و ... متن از خودمتو فوق العاده ای دختر
تنها آن هنگام حقیقتا می نویسی، که تلاشی برای نوشتن نکنی، که ذوب شوی...
قشنگ بود ... نمی دونم چرا همه دارن ذوب میشن :-(
ارسال یک نظر
۸ نظر:
چه خوب نوشتی!:):*
چه خوب نوشتی...:)
اون نا شناس منما:*:*
دوستت دارم...
aksesh ye joori bahale :D
خیلی قشنگ نوشته . ولی من 4 دقیقه به عکس نیگا میکردم . خیلی جالبه
و تو به رنگِ بنفشی
با خطوطِ آبی
!
اون تیکه ی و ... متن از خودم اوج نوشتت بود
آری و ... متن از خودم
تو فوق العاده ای دختر
تنها آن هنگام حقیقتا می نویسی، که تلاشی برای نوشتن نکنی، که ذوب شوی...
قشنگ بود ...
نمی دونم چرا همه دارن ذوب میشن :-(
ارسال یک نظر