آره. ما مثله دونههای برف چرخ میخوریمو میایم پائین از اون بالا...هی به بالا و پائین نگاه میکنیم اونم چه نگاهی پر از احساسهای متفاوت تو این فاصله با دونه برفهای دیگه آشنا میشیم دلمونو به خیلیاشون میدیم.. خیلیا به ما دل میبندن... با اینکه از آخرش هممون با خبریم... اما دلمون بهم دیگه خوشه میخندیم میرقصیم جیغ میزنیم گریه میکنیم خوشحال میشیم لبخند میزنیم و و و وقتی که نزدیک زمینیم مرگ..... دلمون نمیخواد پامون به زمین برسه باز به به بالا و پائین نگاه میکنیمو... حسهای عجیب غریبه که به سراغمون میاد دیگه وقتی نمونده تا بشینیم رو زمین......آب می... اما همین وقت کوتاه واسه خیلیا میتونه بیشتر از خیلیای دیگه باشه اگه فقط خودمون باشیم که زود آب میشیمو اثر ی از ما باقی نمیمونه ولی اگه رو دونه برفهای دیگه بشینیم آب شدن و از بین رفتنمون دیرتره پس میتونه یه شانسی باشه یا ....نمیدونم هرچی که اسمشو میذارین بودن با بقیه یکی از بهترین لذت هاست اونم وقتی که دونه برفاتون مهربون باشن... آرامش متن از خودم پ.ن : سپاس غزلم اینم یه کامنت طولانی واسه پست قشنگت
امروز،برف،دوربین،من
+روش کلیک کنید بزرگ شه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۹ نظر:
وای قربونت برم ثمینم...به حدی قشنگ نوشتی که چندین بار خوندمش...مرسی گلم...مرسی که این قدر احساست قشنگه!
تو هم یکی از همون دونه برف هایی هستی که به بودن در کنارش افتخار می کنم...واقعا افتخار می کنم...:)بوس...
خیلی قشنگ نوشتی ... :*
همون که Nova گفت . البته یه کم بیشتر از قشنگ نوشتی . من موندم تو طراح لباسی یا عکاس یا نویسنده یا . . . D-:
آرامش
....
...
و چند نقطه ي ديگر
كه رويشان برف باريده
...
والا من میخوام رو بقیه بشینم ! اما نامردا همگی پسر از آب در میان !
بعدش فکر میکنن همجنس بازم !
kheyli khub bud;)
vaaghan aaghaaye naashenaas ajab darki az in neveshte daaran. jaaye tabrik hast.
are ama didan ab shodan baghiye done barfaye mehrabon kheli zajr ava tar az marge
ارسال یک نظر