فقط به من یک خاک انداز بده...
من اضافات احساسم را در آن میریزم...
و از پنجره ی اتاقم ...
ساعت سه و چهل دقیقه ی صبح...
وقتی که صدای جارو کردنش رو میشنوم...
آنها را، احساسات مقدسم را
در تاریکی
و به آرامی خالی می کنم
.
با خاک انداز اگه احساساتت را جمخ کردی باید بریزی سطل آشغال نه بری خکش کنی اگه می خوای خاکشون کنی به ابزارالات زیادی نیاز داری مثل کلنگ و بیل و کارگر.به نظرم بریز سطل آشغال راحت تری.چه صحنه ی تلخی
خاک کنشاید درختی بروید از ....
احساساتت رو در باغچه بكارسبز خواهد شدمي دانم ميدانم ////من و فروغ فرخزاد با هم!!!
ارسال یک نظر
۳ نظر:
با خاک انداز اگه احساساتت را جمخ کردی باید بریزی سطل آشغال نه بری خکش کنی اگه می خوای خاکشون کنی به ابزارالات زیادی نیاز داری مثل کلنگ و بیل و کارگر.به نظرم بریز سطل آشغال راحت تری.چه صحنه ی تلخی
خاک کن
شاید درختی بروید از ....
احساساتت رو در باغچه بكار
سبز خواهد شد
مي دانم
ميدانم
////من و فروغ فرخزاد با هم!!!
ارسال یک نظر